هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که به موضوعاتی مانند عشق، فداکاری، انتقاد از خرد متعارف، و تسلیم در برابر معشوق میپردازد. شاعر از دلهای عاشق و فداکاریهای آنان سخن میگوید و به نقد خردی میپردازد که عشق را نمیپذیرد. همچنین، مفاهیمی مانند رازآلودگی، فنا در عشق، و تجدید حیات از طریق عشق نیز در آن دیده میشود.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن برای مخاطبان کمسنوسال دشوار است. همچنین، برخی از مضامین مانند فنا در عشق و انتقاد از خرد متعارف نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد تا به درستی درک شود.
شمارهٔ ۴۴۵
دلم را گاه آن آمد که کام از عیش برگیرد
ز دست ساقی دوران چو گردون جام زر گیرد
ملامت می کند ما را خرد در عشق ورزیدن
دل عاشق کجا قول خود را معتبر گیرد؟
به عیاری کسی آرد شبی معشوق خود در بر
که جان بر کف نهد تا روز ترک خواب و خور گیرد
ز راز خلوت ما شمع چون روشن کند رمزی
بگو پروانه تا خادم زبان شمع برگیرد
اگر لشگر کشد سلطان به ویرانی، چه غم باشد؟
گدایی را که صد کشور به یک آه سحر گیرد
گر از دست غمت خسرو شود فانی، ندارد غم
به پایت گر دهد جان را، حیات نو ز سر گیرد
ز دست ساقی دوران چو گردون جام زر گیرد
ملامت می کند ما را خرد در عشق ورزیدن
دل عاشق کجا قول خود را معتبر گیرد؟
به عیاری کسی آرد شبی معشوق خود در بر
که جان بر کف نهد تا روز ترک خواب و خور گیرد
ز راز خلوت ما شمع چون روشن کند رمزی
بگو پروانه تا خادم زبان شمع برگیرد
اگر لشگر کشد سلطان به ویرانی، چه غم باشد؟
گدایی را که صد کشور به یک آه سحر گیرد
گر از دست غمت خسرو شود فانی، ندارد غم
به پایت گر دهد جان را، حیات نو ز سر گیرد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۴۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۴۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.