هوش مصنوعی:
این شعر عرفانی از حافظ، بیانگر دوری از دنیای مادی و سفر به سوی ملکوت و عشق الهی است. شاعر از غفلت انسان از حقیقت وجودی خود و گرفتاری در دامهای دنیوی انتقاد میکند و او را به بازگشت به اصل خویش و پیوستن به معشوق ازلی دعوت مینماید.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و استعارههای پیچیده در این شعر برای درک کامل، نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی دارد. همچنین برخی از مفاهیم مانند 'دیو رهزن' و 'خم عشق' ممکن است برای مخاطبان جوانتر نیاز به توضیح داشته باشد.
غزل شماره ۱۶۳
دلا دیریست دور از دلستانی
جدا از بارگاه لامکانی
سوی ملک مغان کردی سفرها
برای دوستان گو ارمغانی
همه یاران بنزلگه غنودند
تو با این دیو رهزن همعنانی
کجاپوئی روان آلوده مهلا
بشا دروان سلطانی رو آنی
چنین فرشی و بیسامان نشاید
که عرشی و شه سامانیانی
مبین بر ظاهرت کز روی معنی
جهان جانی و جان جهانی
همه از آن حسنت خوشه چینند
که آن حسن را دریا و کانی
بجان باشد سپهرت گوی چوگان
بتن گر قبضه ای زین خاکدانی
که دایم جان او انباز جسم است
تو آخر خارج از کون و مکانی
ز من مینوش و می نوش از خم عشق
که به این آب ز آب ندگانی
همین نی نقش تصویرت بدیع است
که اسرار معانی را بیانی
جدا از بارگاه لامکانی
سوی ملک مغان کردی سفرها
برای دوستان گو ارمغانی
همه یاران بنزلگه غنودند
تو با این دیو رهزن همعنانی
کجاپوئی روان آلوده مهلا
بشا دروان سلطانی رو آنی
چنین فرشی و بیسامان نشاید
که عرشی و شه سامانیانی
مبین بر ظاهرت کز روی معنی
جهان جانی و جان جهانی
همه از آن حسنت خوشه چینند
که آن حسن را دریا و کانی
بجان باشد سپهرت گوی چوگان
بتن گر قبضه ای زین خاکدانی
که دایم جان او انباز جسم است
تو آخر خارج از کون و مکانی
ز من مینوش و می نوش از خم عشق
که به این آب ز آب ندگانی
همین نی نقش تصویرت بدیع است
که اسرار معانی را بیانی
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شماره ۱۶۲
گوهر بعدی:غزل شماره ۱۶۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.