هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که به زیبایی‌های معشوق و احساسات شاعر نسبت به او می‌پردازد. در آن از تشبیهات و استعاره‌های زیبا مانند مقایسه معشوق با لیلی، غزال، و گل‌ها استفاده شده است. شاعر از عشق، جنون، و رنج‌های ناشی از آن سخن می‌گوید و به مفاهیمی مانند وفاداری، زیبایی، و گذر زمان اشاره دارد.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عارفانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی احساسی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۶۶۴۷

به حوالی دو چشمش حشم بلا نشسته
چو قبیله گرد لیلی همه جابجا نشسته

خط و خال بر عذارش همه جابجا نشسته
نرود ز دیده نقشی که به مدعا نشسته

ننشسته ناز چندان به حوالی دو چشمش
که به حلقه های زلفش دل مبتلا نشسته

سرو کار من فتاده به غزال شوخ چشمی
که درون دیده من ز نظر جدا نشسته

به دو دست پرنگارش بنگر ز کشتن من
که پس از هلاک نقشم چه به مدعا نشسته

نه مروت است ما را ز جنون کناره کردن
که به هر گذار طفلی به امید ما نشسته

که گذشته زین گلستان شب دوش مست و خندان؟
که به روی گل ز شبنم عرق حیا نشسته

چه عجب اگر خدنگش به سرم فکند سایه؟
که به خواب دیده بودم به سرم هما نشسته

تو که عکس خود ندیدی ز حجاب و شرم هرگز
به رخت عرق چه دانی که چه خوشنما نشسته

به زکات حسن بگذر سوی گلستان که گلها
همه با کف گشاده ز پی دعا نشسته

ز نسیم بال بستان به نظاره گلستان
که چراغ لاله و گل به ره صبا نشسته

ز دو سنگ دانه مشکل به کنار سالم آید
ننهم قدم به بزمی که دو آشنا نشسته

به دو چشم ز خاطر غم روزگار شویم
که غبار بر دل من ز نه آسیا نشسته

به ثبات حسن خوبان دل خود مبند صائب
که به روی خار دایم گل بی وفا نشسته
وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۶۴۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۶۴۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.