هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از عشق و اشتیاق شدید به معشوق سخن میگوید. او معشوق را با تصاویری مانند آهوی رمیده و لالهای خونین توصیف میکند و از تأثیر عمیق معشوق بر روح و روان خود مینویسد. همچنین، شاعر از دیدن ابروی معشوق در ماه عید و تأثیر آن بر خود سخن میگوید.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و زبان شاعرانه نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
غزل شمارهٔ ۵۰۸۱
شوخی که مرا هست تمنای وصالش
وحشی تر از آهوی رمیده است خیالش
چشم و دل من تشنه حسنی است که از لطف
در آینه و آب نیفتاده مثالش
هر چند که گیرنده بود خون شهیدان
چون لاله بود داغدل از چهره آلش
گردید مه عید مرا ناخنه چشم
تا چشم من افتاد به ابروی هلالش
وحشی تر از آهوی رمیده است خیالش
چشم و دل من تشنه حسنی است که از لطف
در آینه و آب نیفتاده مثالش
هر چند که گیرنده بود خون شهیدان
چون لاله بود داغدل از چهره آلش
گردید مه عید مرا ناخنه چشم
تا چشم من افتاد به ابروی هلالش
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۰۸۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۰۸۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.