هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عمیق و دردهای عاطفی شاعر می‌پردازد. مضامینی مانند غم، عشق، ناامیدی، تشنگی دیدار معشوق، و تلاش برای پاک کردن سیاهی‌های دل از طریق شراب و اشک مطرح شده‌اند. شاعر از عناصر طبیعی مانند آب، آفتاب، ابر، و پرندگان برای بیان احساسات خود استفاده می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عمیق عاطفی و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به مصرف شراب و مفاهیم پیچیده‌تر عشق و غم نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۴۰۳۶

کجا ز سینه من غم شراب می شوید
چه زنگ از دل آیینه آب می شوید

چه آب روشن ازین چرخ نیلگون جویم
که رخ به خون شفق آفتاب می شوید

کسی که در پی اصلاح بخت تیره ماست
سیاهی از پروبال عقاب می شوید

علاج تشنه دیدار نیست جز دیدار
کجا غم از دل بلبل گلاب می شوید

به حسن ساده دلی چشم هر که باز شود
به اشک تلخ ندامت کتاب می شوید

اگر غبار یتیمی توان ز گوهر شست
کدورت از دل من هم شراب می شوید

ز بس که دلبر من تشنه جمال خودست
به آبگینه ز رخ گرد خواب می شوید

به گریه تیرگی از دل رود که از ریزش
ز روی خویش سیاهی سحاب می شوید

که گفته است در ابر سفید باران نیست
رخش غم از دل من در نقاب می شوید

چراغ سوختگان می شود ز هم روشن
به اشک چهره آتش کباب می شوید

غبار غم ننشیند به دامنی صائب
که توبه نامه من با شراب می شوید
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۰۳۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۰۳۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.