هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و فلسفی است که به موضوعاتی مانند عشق، ایمان، تسلیم، حیرانی و تضادهای زندگی می‌پردازد. شاعر با استفاده از تصاویر و استعاره‌های زیبا، مفاهیم عمیقی را بیان می‌کند که عشق را فراتر از محدودیت‌های دنیوی و ایمان را فراتر از کفر می‌داند. همچنین، به ناتوانی انسان در برابر تقدیر و حیرانی او در برابر اسرار جهان اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای خوانندگان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۳۶۰۶

عشق را پرده ناموس نگهبان نشود
بادبان پرده مستوری طوفان نشود

خط پاکی است ز اوضاع جهان حیرانی
وقت آیینه به هر نقش پریشان نشود

مصر از چهره یوسف نشود باغ خلیل
تا برافروخته از سیلی اخوان نشود

موم در دامن دریای کرم عنبر شد
کفر در عشق محال است که ایمان نشود

سیر چشمی و بزرگی نشود با هم جمع
مور بی پای ملخ پیش سلیمان نشود

نیست در عالم تسلیم پریشان نظری
دیده کشته محال است که حیران نشود

اختیاری نبود گریه روشن گهران
دیده شمع به سنگ یده گریان نشود

دست گلچین رود از کار ز بسیاری گل
دل پروانه تسلی به چراغان نشود

خواریی هست به دنبال خودآرایی را
پر طاوس محال است مگس ران نشود

گر به این رنگ برآید ز پس پرده بهار
صائب از توبه محال است پشیمان نشود
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۶۰۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۶۰۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.