هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات شاعر در مورد حیرت، غیرت، عزت، آزادی و رنج‌های درونی است. شاعر از مفاهیمی مانند خاکساری، طاقت، جرأت و دشمنی‌های زندگی سخن می‌گوید و در عین حال به مفاهیم متعالی مانند همت، عزت و آزادی اشاره دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و اجتماعی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند رنج و دشمنی نیاز به سطحی از بلوغ فکری برای درک مناسب دارند.

غزل شمارهٔ ۲۹۲۱

لب خوش بوسه ای در تنگنای حیرتم دارد
میان نازکی در پیچ و تاب غیرتم دارد

عجب دارم که کار من به رسوایی نینجامد
نگاه دشنه ریزی در کمین طاقتم دارد

غبارم، هیچکس را نیست بر من دست بالایی
همیشه خاکساری بر سریر عزتم دارد

اگرچه خود به خاک راه یکسانم ولی شادم
که بال لامکان سیری همای همتم دارد

ندارم رنگ و بوی کزخزان پهلو تهی سازم
چو سرو آزادی و بی حاصلی بی آفتم دارد

حضور گوشه خلوت به عنقا باد ارزانی
خیال او میان انجمن در خلوتم دارد

زبان شعله را از کام مجمر می کشم بیرون
سمندر داغها بر دل ز رشک جرأتم دارد

فغان از چرخ کم فرصت که با این جوهر ذاتی
همیشه زیر تیغ دشمن کم فرصتم دارد

مزن خود را زرشک ای بوالهوس بر تیغ آه من
که کوه طور پاس خود زبرق غیرتم دارد

چسان شکر ظفرخان را نسازم ورد خود صائب؟
که حق عرش پروازی به بال شهرتم دارد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۹۲۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۹۲۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.