هوش مصنوعی:
این شعر عرفانی از صائب تبریزی بر اهمیت زندگی در لحظه، عشق و خودشناسی تأکید دارد. شاعر با استفاده از استعارههای زیبا مانند آتش، باده و راه بیپایان، مخاطب را به بیداری روحانی و دوری از غفلت دعوت میکند. مفاهیمی مانند گذرا بودن فرصتها، ارزش نقد عشق و پرهیز از تکبر از مضامین کلیدی آن است.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و استعارههای پیچیده است که درک آن به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی نیاز دارد. همچنین برخی اشارات مانند 'باده غفلت' یا 'حوران' ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامناسب باشد.
غزل شمارهٔ ۳۱۲
مرو چون غافلان ای طالب منزل به خواب اینجا
که نعل از ماه نو دارد در آتش آفتاب اینجا
به پیچ وتاب کوته می شود این راه بی پایان
مکن تا هست فرصت، کوتهی در پیچ و تاب اینجا
بهشت و دوزخ باریک بینان نقد می باشد
حساب خود نیندازد به فردا، خود حساب اینجا
زر کامل عیار از بوته آید سرخ رو بیرون
نیندیشد ز آتش هر که گردیده است آب اینجا
ز خامی در قیامت طعمه آتش نسازندت
ز شوق آن لب میگون اگر گردی کباب اینجا
ز آغوش کفن چون گل صبوحی کرده برخیزی
ز خون دل اگر چون عاشقان سازی شراب اینجا
میسر نیست خود را یافتن در شورش محشر
سری در جیب تنهایی بکش، خود را بیاب اینجا
ترا سازند فردا خوابگاه از سایه طوبی
ز بیداری نمک ریزی اگر در چشم خواب اینجا
سر از پیراهن حوران برآری چون ز هم پاشی
گل خود را ز سوز دل اگر سازی گلاب اینجا
به بازار قیامت نیست رایج هر زر قلبی
مکن جز در دو داغ عشق، نقدی انتخاب اینجا
نگاه خیره گردد رشته اشک پشیمانی
مبین در روی شرم آلود خوبان بی حجاب اینجا
اگر خواهی گذشتن از صراط آسان شود بر تو
قدم بیرون منه زنهار از راه صواب اینجا
عجب دارم ترا صبح قیامت هم به هوش آرد
چنین کز باده غفلت شدی مست و خراب اینجا
هوا در پرده بیگانگی دارد ترا صائب
تهی از باد نخوت کن سر خود چون حباب اینجا
که نعل از ماه نو دارد در آتش آفتاب اینجا
به پیچ وتاب کوته می شود این راه بی پایان
مکن تا هست فرصت، کوتهی در پیچ و تاب اینجا
بهشت و دوزخ باریک بینان نقد می باشد
حساب خود نیندازد به فردا، خود حساب اینجا
زر کامل عیار از بوته آید سرخ رو بیرون
نیندیشد ز آتش هر که گردیده است آب اینجا
ز خامی در قیامت طعمه آتش نسازندت
ز شوق آن لب میگون اگر گردی کباب اینجا
ز آغوش کفن چون گل صبوحی کرده برخیزی
ز خون دل اگر چون عاشقان سازی شراب اینجا
میسر نیست خود را یافتن در شورش محشر
سری در جیب تنهایی بکش، خود را بیاب اینجا
ترا سازند فردا خوابگاه از سایه طوبی
ز بیداری نمک ریزی اگر در چشم خواب اینجا
سر از پیراهن حوران برآری چون ز هم پاشی
گل خود را ز سوز دل اگر سازی گلاب اینجا
به بازار قیامت نیست رایج هر زر قلبی
مکن جز در دو داغ عشق، نقدی انتخاب اینجا
نگاه خیره گردد رشته اشک پشیمانی
مبین در روی شرم آلود خوبان بی حجاب اینجا
اگر خواهی گذشتن از صراط آسان شود بر تو
قدم بیرون منه زنهار از راه صواب اینجا
عجب دارم ترا صبح قیامت هم به هوش آرد
چنین کز باده غفلت شدی مست و خراب اینجا
هوا در پرده بیگانگی دارد ترا صائب
تهی از باد نخوت کن سر خود چون حباب اینجا
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۱۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۱۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.