هوش مصنوعی: شاعر در این متن از شخصی به نام محمد صالح یاد می‌کند که فردی دیندار، راستین و وکیل ملت بوده و تفاوت زیادی با وکلای دروغین دارد. شاعر سپس از دردها و رنج‌های روحی خود می‌گوید و از زندگی ناخشنود است. او بیماری سخت خود را مبارک می‌داند زیرا او را از شر انسان‌های بد رها کرده است. شاعر احساس می‌کند در میان دزدان تنها مانده و نمی‌تواند از وجدان خود پاداشی دریافت کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق اجتماعی و عرفانی است که درک آن برای سنین پایین‌تر دشوار است. همچنین، بیان رنج‌های روحی و انتقادهای تند اجتماعی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

شمارهٔ ۲۴ - جواب به یکی از دوستان

محمد صالح‌، ای فرزانه فرزند
ترا توفیق خواهم از خداوند

وکیل‌الملک‌، بابت‌، مرد دین بود
مسلمانی اصیل و راستین بود

نبود او چون وکیلان کذائی
دمادم گرم دزدی وگدایی

میان او و این جهال مردود
تفاوت از زمین تا آسمان بود

وکیل ملک و ملت بود بابت
طبیعی‌، همچو عم مستطابت

مسلم شد که غمخوار بهاری
تو از آن دوست وی را یادگاری

اخیراً شعرها گفتی برایم
طلب کردی شفایم از خدایم

شفایی راکه رنج روح با اوست
نخواهم‌، گرچه‌عمر نوح‌ با اوست

اگر سالی هزاران زنده باشم
هزاران سال جانی کنده باشم

حیات شاعر اندر مردن اوست
بقای خوشه در افشردن اوست

نیابم لذتی در زندگانی
بجز تکرار غم‌های نهانی

به چشمم زبن رسوم احمقانه
نماید زشت سیمای زمانه

به‌ خود پیوسته گویم‌،‌ خوشدل از بخت‌:
مبارکباد این بیماری سخت

که از شر ددان آدمی روی
نجاتم داده و افکنده یکسوی

وظیفه می کشیدم بسته گردن
نمی‌شد با وظیفه پنجه کردن

وظیفه داشت حکم اکل جیفه
مرض برده است تکلیف وظیفه

تن تنها میان عده‌ای دزد
چگونه یابم از وجدان خود مزد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳ - نتیجه
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۵ - خیال مستان
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.