هوش مصنوعی:
متن روایتگر سفر روحانی و عرفانی راوی است که به دنبال مرزهای پرواز و دیدن میگردد. در این مسیر، با ندایی رازآلود مواجه میشود که او را به تنهایی، ارتفاع و زیباییهای خلوت دعوت میکند. صحنههایی از چیدن گل در کوه، شنیدن آواز جنگل و مواجهه با خورشید و پهنههای زیبا ترسیم شدهاند. در پایان، پردهها کنار میروند و پرها به پرواز درمیآیند، نمادی از رهایی و وصال.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و انتزاعی است که درک آن به بلوغ فکری و تجربهی خواننده نیاز دارد. همچنین، استفاده از نمادها و استعارههای پیچیده (مانند 'پرها هم' یا 'هجومی از خورشید') برای مخاطبان کمسنوسال ناملموس خواهد بود.
تنها باد
سایه شدم، و صدا کردم:
کو مرز پریدنها، دیدنها؟ کو اوج نه من، دره او؟
و ندا آمد: لب بسته بپو.
مرغی رفت، تنها بود، پر شد جام شگفت.
و ندا آمد: بر تو گوارا باد، تنهایی تنها باد!
دستم در کوه سحر او میچید، او میچید.
و ندا آمد: و هجومی از خورشید.
از صخره شدم بالا. در هر گام، دنیایی تنهاتر، زیباتر.
و ندا آمد: بالاتر، بالاتر!
آوازی از ره دور: جنگلها میخوانند؟
و ندا آمد: خلوتها میآیند.
و شیاری ز هراس.
و ندا آمد: یادی بود، پیدا شد، پهنه چه زیبا شد!
او آمد، پرده ز هم وا باید، درها هم.
و ندا آمد: پرها هم.
کو مرز پریدنها، دیدنها؟ کو اوج نه من، دره او؟
و ندا آمد: لب بسته بپو.
مرغی رفت، تنها بود، پر شد جام شگفت.
و ندا آمد: بر تو گوارا باد، تنهایی تنها باد!
دستم در کوه سحر او میچید، او میچید.
و ندا آمد: و هجومی از خورشید.
از صخره شدم بالا. در هر گام، دنیایی تنهاتر، زیباتر.
و ندا آمد: بالاتر، بالاتر!
آوازی از ره دور: جنگلها میخوانند؟
و ندا آمد: خلوتها میآیند.
و شیاری ز هراس.
و ندا آمد: یادی بود، پیدا شد، پهنه چه زیبا شد!
او آمد، پرده ز هم وا باید، درها هم.
و ندا آمد: پرها هم.
۲۶۳۹
حمایت مالی از گوهرین
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:تراو
گوهر بعدی:روانه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.