هوش مصنوعی: نویسنده در اول محرم از مکانی نامعلوم به سمت اصفهان حرکت کرد. در راه به کوهی رسید که گفته می‌شد توسط بهرام گور با شمشیر بریده شده و به آن شمشیر برید می‌گفتند. در آنجا آب بزرگی دید که از سوراخی در کوه بیرون می‌آمد و در تابستان جریان داشت ولی در زمستان می‌ایستاد و یخ می‌بست. سپس به لوردغان رسیدند که چهل فرسنگ از ارجان فاصله داشت و مرز فارس بود. بعد به خان لنجان رفتند که مردمش در آرامش و امنیت زندگی می‌کردند و هر کس به کار خود مشغول بود. فاصله خان لنجان تا اصفهان هفت فرسنگ بود.
رده سنی: 12+ متن دارای محتوای تاریخی و جغرافیایی است که برای نوجوانان و بزرگسالان جذاب و آموزنده خواهد بود. همچنین، زبان متن ساده و قابل فهم است و محتوای نامناسبی برای کودکان ندارد.

بخش ۹۳ - لردگان و لنجان

و اول محرم از آن جا برفتیم و به راه کوهستان روی به اصفهان نهادیم. در راه به کوهی رسیدیم، دره تنگ بود. عام گفتندی این کوه را بهرام گور به شمشیر بریده است و آن را شمشیر برید می‌گفتند و آن جا آبی عظیم دیدیم که از دست راست ما از سوراخ بیرون می‌آمد و از جایی بلند فرو می‌دوید و عوام می‌گفتند این آب به تابستان مدام می‌آید و چون زمستان شود باز ایستد و یخ بندد، و به لوردغان رسیدیم که از ارجان تا آن جا چهل فرسنگ بود و این لوردغان سر حدپارس است، و از آن جا به خان لنجان رسیدیم و بر دروازه شهر نام سلطان طغرل بیک نوشته دیدم و از آن جا به شهر اصفهان هفت فرسنگ بود. مردم خان لنجان عظیم ایمن و آسوده بودند هریک به کار و کدخدایی خود مشغول.
تعداد ابیات: ۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۹۲ - ارجان
گوهر بعدی:بخش ۹۴ - اصفهان
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.