هوش مصنوعی: نویسنده سفر خود را از شهری در کنار دریا به سمت جنوب توصیف می‌کند. او از شهرهای مختلفی مانند قلمون، طرابرزن، جبیل و بیروت عبور می‌کند و ویژگی‌های معماری و طبیعی هر شهر را شرح می‌دهد. در بیروت، او یک طاق سنگی عظیم با جزئیات دقیق معماری توصیف می‌کند که به گفته مردم محلی، بخشی از باغ فرعون بوده است. همچنین، او به وجود ستون‌های مرمرین و سنگ‌های عظیم در منطقه اشاره می‌کند که منشأ آنها ناشناخته است.
رده سنی: 15+ متن شامل توصیفات دقیق و جزئیات تاریخی و معماری است که ممکن است برای کودکان کم‌سن‌وسال جذاب یا قابل‌درک نباشد. همچنین، برخی از واژه‌ها و مفاهیم ممکن است نیاز به دانش قبلی یا توضیح بیشتری داشته باشند.

بخش ۲۳ - طرابرزن، جبیل و بیروت

پس از این شهر همچنان بر طرف دریا روی سوی جنوب. به یک فرسنگی حصاری دیدم که آن را قلمون می‌گفتند، چشمه ای آب اندرون آن بود. از آن جا برفتم به شهر طرابرزن و از طرابلس تا آن جا پنج فرسنگ بود. نو از آن جا به شهر جبیل رسیدیم و آن شهری است مثلث چنان که یک گوشه آن به دریاست، و گرد وی دیواری کشیده بسیار بلند و حصین، و همه گرد شهر درختان خرما و دیگر درخت های گرمسیری.
کودکی را دیدم گلی سرخ و یکی سپید تازه در دست داشت و آن روز پنجم اسفندارمذ ماه قدیم سال بر چهارصد و پانزده از تاریخ عجم.
و از آن جا به شهر بیروت رسیدیم. طاقی سنگین دیدم چنان که راه به میان آن طاق بیرون می‌رفت، بالای آن طاق پنجاه گز تقدیم کردم، و از جوانب او تخته سنگ های سفید برآورده چنان که هر سنگی از آن زیادت از هزار من بود، و این بنا را از خشت به مقداری بیست گز جهد در آغوش دو مرد گنجد، و بر سر این ستون‌ها طاق‌ها زده است به دو جانب همه از سنگ مهندم چنان که هیچ گچ و گل د راین میان نیست، و بعد از آن طاقی عظیم بر بالای آن طاق‌ها به میانه راست ساخته‌اند به بالای پنجاه ارش، و هر تخته سنگی را که در آن طاق بر نهاده است هر یکی را هشت ارش قیاس کردم در طول و در عرض چهار ارش که هر یک از آن تخمینا هفت هزار من باشد ف و اطن همه سنگ‌ها را کنده کاری و نقاشی خوب کرده چنان که در چوب بدان نیکویی کم کنند، و جز این طاقی بنای دیگر نمانده است بدای حوالی. پرسیدم که این چه جای است گفتند که شنیده ایم که این در باغ فرعون بوده است و بس قدیم است، و همه صحرای آن ناحیت ستون های رخام است و سرستون‌ها و تن ستون‌ها همه رخام منقوش مدور و مربع و مسدس و مثمن و سنگ عظیم صلب که آهن بر آن کار نمی کند وبدان حوالی هیچ جای کوهی نه که گمان افتد که از آن جا بریده‌اند و سنگی دیگر همچو معجونی می‌نمود آن چنان که سنگ های دیگر مسخر آهن بود. و اندر نواحی شام پانصد هزار ستون یا سر ستون و تن بیش افتاده است که هیچ آفریده نداند که آن چه بوده است یا از کجا آورده اند.
تعداد ابیات: ۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۲۲ - عرقه، طرابلس و مردمان شیعه‌اش
گوهر بعدی:بخش ۲۴ - صیدا
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.