هوش مصنوعی: این متن شعری است که به موضوعات فلسفی و اخلاقی می‌پردازد. شاعر از ناپایداری دنیا، فریبندگی آن و اهمیت توجه به معنویات و رحمت الهی سخن می‌گوید. همچنین، به انسان توصیه می‌کند که از دام‌های دنیوی دوری کند و به سوی ارزش‌های والاتر حرکت کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم انتزاعی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۱۹۱۷

چو بَربَندند ناگاهَت زَنَخْدان
همه کارِ جهان آن جا زَنَخ دان

چو می‌بُرَّند شاخی را زِ دو نیم
بِلَرزَد شاخِ دیگر را دل از بیم

کِه گُفتَت گِردِ چَرخِ چَنْبَری گَرد؟
کِه قَدِّ هَمچو سَروَت چَنْبَری کرد؟

نمی‌بینم تو را آن مَردی و زور
که بر گَردون رَویْ نارفته در گور

تو تا بِنْشَسته‌‌یی در دارِ فانی
نِشَسته می‌رَویّ و می‌نَبینی

نِشَسته می‌رَوَی، این نیز نیکوست
اگر رویَت دَرین رفتنْ سویِ اوست

بَسی گَشتی دَرین گِردابِ گَردان
به سویِ جویِّ رَحْمَت رو بِگَردان

بِزَن پایی بَرین پابَندْ عالَم
که تا دست از تَبَرُّک بر تو مالَم

تو را زُلْفی‌‌‌‌‌ست بِهْ از مُشک و عَنْبَر
تو دِهْ کَل را کُلاهی، ای برادر

کُلَه کم جو چو داری جَعْدِ فاخر
کُلَه بر آسْمان انداز آخِر

چرا دنیا به نُکته‌‌یْ مُسْتَحیله
فَریبَد چو تو زیرک را به حیله؟

به سردی نُکته گوید سردْ سیلی
نداری پایِ آن خَر را شِکالی

اگر دوران دلیل آرَد در آن قال
تَخَلُّف دیده‌یی، در رویِ او مال

تو را عُمری کَشید این غولْ در تیه
بِکُن با غولِ خود بحثی به توجیه

چرا اِلْزامِ اویی؟ چیست سَکْته؟
جوابَش گو که مَقْلوب است نکته
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۹۱۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۹۱۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.