هوش مصنوعی: شاعر در این متن از حالات روحی و معنوی خود سخن می‌گوید. او خود را مانند سایه‌ای می‌داند که گاه در برابر نور خورشید سجده می‌کند و گاه ایستاده است. او از تضادهای درونی خود سخن می‌گوید، گاه مانند موسی و گاه مانند فرعون. شاعر به عشق و اندیشه اشاره می‌کند و می‌گوید عشق فراتر از اندیشه است. او خود را غریب و بی‌قرار می‌داند و از این جهان احساس بیگانگی می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای خوانندگان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۱۶۰۳

چون که در باغَت به زیرِ سایهٔ طوبی‌سْتَم
گَرم در کار آمدم موقوفِ مُطرب نیستم

همچو سایه بر طَوافَم گِردِ نورِ آفتاب
گَهْ سُجودَش می­کُنم گاهی به سَر می­ایستم

گَهْ درازمْ گاه کوتَه همچو سایه پیشِ نور
جُمله فرعونَم چو هستم چون نِیَمْ موسیسْتَم

من میانِ اِصْبَعینِ حُکْمِ حَقَّم چون قَلَم
در کَفِ موسی عَصا گاهیّ و گَهْ اَفْعیسْتَم

عشق را اندیشه نَبْوَد زان که اندیشه عَصاست
عقل را باشد عَصا یعنی که من اَعْمیسْتَم

روح موقوفِ اشارتْ می­بِنالَد هر دَمی
بر سَرِ رَهْ مُنْتَظِر موقوفِ یک آریسْتَم

چون از این­جا نیستم این­جا غَریبَم من غریب
چون دَرین­جا بی­قَرارم آخِر از جاییسْتَم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۶۰۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۶۰۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.