هوش مصنوعی: این متن به زندگی ساده و بی‌تکلف فقیران و رندان اشاره دارد که با وجود فقر و سختی، در آرامش و رضایت به سر می‌برند. شعر از افتادگی و فروتنی به عنوان ارزشی والا یاد می‌کند و به خواننده هشدار می‌دهد که به خاک‌خفتگان با حقارت نگاه نکند. همچنین، متن بر اهمیت همراهی با دوستان در زمان‌های سخت تأکید دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای نوجوانان کم‌سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات مانند 'تیغ ز عریان' ممکن است نیاز به توضیح داشته باشد.

غزل شمارهٔ ۳۳۱

در شهد راحتند فقیران بوریا
آسوده‌اند در شکرستان بوریا

بر قسمت فتاده‌کس ازپشت پا زند
نی می‌خلد به ناخنش از خوان بوریا

برگیر و دار اهل جهان خنده می‌کند
رند برهنه پای بیابان بوریا

بر خاک خفتگان به حقارت نظر مکن
آید صدای تیغ ز عریان بوریا

وقت فتادگی مشو از دوستان جدا
این است نقش مسلک یاران بوریا

افتادگی‌ست سرمهٔ آواز سرکشان
در بند ناله نیست نیستان بوریا

درگنج خلوتی‌که بلندست دست فقر
پیچیده‌ایم پای به دامان بوریا

بیدل به‌سرکشان‌جهان چشم‌عبرت است
سرتا به پای زخم نمایان بوریا
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۳۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۳۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.