هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که در آن شاعر از عشق به معشوق الهی، سرگشتگی و رنج عاشقانه سخن می‌گوید. او خود را مانند پرگار، سرگشته اما پابرجا توصیف می‌کند و از ننگ و عار دنیوی دوری می‌جوید. شاعر به اسرار عشق اشاره می‌کند و از درد و رنج عاشقانه می‌گوید. همچنین، به شخصیت‌های عرفانی مانند حلاج و شمس تبریزی اشاره می‌کند و از اقرار و انکار در مسیر عرفان سخن می‌راند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی دارد. همچنین، اشاره به شخصیت‌های تاریخی و اسرار عرفانی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۱۴۵۹

تا عاشقِ آن یارم،‌ بی‌کارم و بر کارم
سَرگشته و پابَرجا، مانندهٔ پَرگارم

مانندهٔ مِرّیخی، با ماه و فَلَک خَشمَم
وَزْ چَرخِ کُلَهْ زَرّین، در نَنگم و در عارم

گَر خویشِ مَنی یارا می‌بین که چه‌ بی‌خویشم
زَاسْرار چه می‌پُرسی، چون شُهره و اِظْهارم؟

جُز خونِ دلِ عاشق، آن شیر نَیاشامَد
من زادهٔ آن شیرم، دلْ جویَم و خونْ خوارم

رَنْجورم و می‌دانی، هم فاتحه می‌خوانی
ای دوست‌ نمی‌بینی، کَزْ فاتحه بیمارم؟

حَلّاجِ اشارت گو، از خَلْق به دار آمد
وَزْ تُندیِ اسرارم، حَلّاج زَنَد دارَم

اِقْرار مَکُن خواجه من با تو‌ نمی‌گویم
من مُرده‌ نمی‌شویَم، من خاره‌ نمی‌خارم

ای مُنْکِرِ مَخْدومیِ شَمسُ الْحَقِ تبریزی
زِاقْرارِ چو تو کوری، بیزارم و بیزارم
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۴۵۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۴۶۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.