هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از عشق به معشوق و رهایی از غم سخن می‌گوید. شاعر از زیبایی معشوق، طوفان حوادث و پناه بردن به عشق برای تسکین دردها می‌سراید. در نهایت، اشاره‌ای به میخانه به عنوان مکانی برای فراموشی غم دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به میخانه و مفاهیم مرتبط با آن مناسب گروه‌های سنی بالاتر است.

ساغر خورشید

زلف و رخسار تو ره بر دل بیتاب زنند
رهزنان قافله را در شب مهتاب زنند

شکوه ای نیست ز طوفان حوادث ما را
دل به دریازدگان خنده به سیلاب زنند

جرعه نوشان تو ای شاهد علوی چون صبح
باده از ساغر خورشید جهانتاب زنند

خاکساران ترا خانه بود بر سر اشک
خس و خاشاک سراپرده به گرداب زنند

گفتم : از بهر چه پویی ره میخانه رهی
گفت : آنجاست که بر آتش غم آب زنند
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:حصار عافیت
گوهر بعدی:آیینهٔ روشن
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.