هوش مصنوعی: این متن به موضوع عشق و رهایی از خرد و منطق در راه عشق می‌پردازد. شاعر از عشق به عنوان یک تجربه عمیق و پرچالش یاد می‌کند که نیازمند فداکاری و پذیرش درد و رنج است. او از مخاطب می‌خواهد که از منطق و عقلانیت فاصله بگیرد و به سوی عشق و قرب الهی حرکت کند. همچنین، متن به مفاهیمی مانند بلا، غم، و تنهایی در راه عشق اشاره دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از عبارات مانند 'خورد خون' و 'بلا' ممکن است برای سنین پایین تر مناسب نباشد.

غزل شمارهٔ ۳۱۵

سر کویش هوس داری، خرد را پشت پایی زن
درین اندیشه یکرو شو، دو عالم را قفایی زن

طریق عشق می‌ورزی خرد را الوداعی گو
بساط قرب می‌خواهی بلا را مرحبایی زن

چو آراید غمش خوانی که باید خورد خون آنجا
دلا تنها مخور خوان را به زیر لب صلایی زن

ز بازار خرد سودی، نخواهی دید جز سودا
بکوی عاشقی در شو، در عزلت سرایی زن

صبوح می پرستانست همین ساقی شرابی ده
سماع بینوایانست هان مطرب نوایی زن

مرا تیر تو سخت آید که بر بیگانگان آید
چو زخمی می‌زنی باری، بیا بر آشنایی زن

غمش دریای بی‌پایان و ما را دستگیری نه
گذشت آب از سرت سلمان چه پایی دست و پایی زن؟
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۱۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۱۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.