هوش مصنوعی: متن درباره رابطه بین محمود و ایاز است که محمود به نشانه احترام، ایاز را آزاد می‌کند. ایاز با اشاره به زلف خود و حلقه‌ای که از موی او ساخته شده، از محمود می‌خواهد که اگر مرد است، خود را از این حلقه رها کند. متن به موضوع دوستی و عشق می‌پردازد و نشان می‌دهد که دوستی واقعی گاه با رنج و فداکاری همراه است.
رده سنی: 15+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و ادبی است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تمثیل‌های پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

الحكایة ‌و التمثیل

کرد محمود از برای احترام
یک شبی آزاد بسیاری غلام

گفت خواهی ای ایاز اینجایگاه
تاکند آزادت امشب پادشاه

دست زد در زلف ایاز ماهروی
حلقهٔ بگرفته از زنجیر موی

گفت اگر مردی چه باشی غرقهٔ تو
جانت را آزاد کن زین حلقه تو

ای شده زلف مرا حلقه بگوش
خویش را آزاد کن چندین مکوش

شیوهٔ معشوق خون خوردن بود
وین ز فرط دوستی کردن بود

دوستی باشد همه در پوستش
دوست دارد آنکه داری دوستش
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:الحكایة ‌و التمثیل
گوهر بعدی:الحكایة ‌و التمثیل
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.