هوش مصنوعی: این متن به گفت‌وگوی شاعر با نفس خود می‌پردازد که درباره رازهای آفرینش، وسوسه‌های شیطان، و رابطه عاشقانه با معشوق الهی سخن می‌گوید. نفس، شاعر را به تفکر در مورد آغاز و پایان هستی، نقش شیطان در گمراهی انسان، و عشق عمیق به یار دعوت می‌کند. در نهایت، شاعر به یقین می‌رسد که هر نفسی از جانب معشوق است و دل عاشقان تنها برای او می‌تپد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کهن فارسی نیاز دارد. همچنین، برخی از اشارات به شیطان و گناه ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم یا سنگین باشد.

در اسرارِ نفس مردم و نمود عشق بهر نوع فرماید

نفس با من همی گوید نهانی
که چون افتاد آدم را عیانی

نفس با من همی گوید که چون بود
که شیطانش بگندم رهنمون بود

نفس با من همی گوید همی باز
که چون بُد در عیان انجام و آغاز

نفس با من همی گوید یقینش
که چون بُد اوّلین و آخرینش

نفس با من همی گوید عیانی
که من بنواختم لیکن تو دانی

نفس با من همی گوید یقین دوست
که ایندم در دمِ من از دم اوست

چو دم اندر دمت اینجا دمیدم
یقین بر کام دل اینجا رسیدم

از آن دم دمدمم آدم نماید
دل عشّاق کلّی میرباید

دل عشاق پردرد است از یار
نمیگنجد در این دم هیچ اغیار

دل آن دم کآمدم از چاه بر جاه
نمودم سرّ خود با حیدر آنگاه
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:در پردههای اسرار نی فرماید
گوهر بعدی:سؤال کردن امیرالمؤمنین و امام المتّقین اسداللّه الغالب علی ابن ابی طالب علیه السّلام و جواب دادن نی در اسرارها فرماید
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.