هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که در آن شاعر از عشق و ایمان به معشوق الهی سخن می‌گوید. او از مفاهیمی مانند قربان شدن، نور و بوی معشوق، و اسرار ایمان صحبت می‌کند. همچنین، شاعر به مفاهیمی مانند بی‌گناهی، بخت، و رهایی از شیطان اشاره می‌کند. در نهایت، شاعر از مستی عشق و نادانی نسبت به دنیای مادی سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند قربان شدن و اسرار ایمان نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی بیشتری دارند تا به درستی درک شوند.

غزل شمارهٔ ۹۶۴

گفتم که ای جان خودْ جان چه باشد؟
ایْ دَرد و دَرمان دَرمان چه باشد؟

خواهم که سازَم صد جان و دل را
پیشِ تو قُربان قُربان چه باشد؟

ای نورِ رویَت ای بویِ کویَت
اسرارِ ایمان ایمان چه باشد؟

گفتی گُزیدی بر ما دُکانی
بر بی‌گُناهی بُهتان چه باشد؟

اِقْبال پیشَت سَجده کُنان است
ای بَخْتِ خندان خندان چه باشد؟

بُگْشای ای جان دَر بر ضَعیفان
بر رَغْمِ دَربان دَربان چه باشد؟

فرمود صوفی که آن نداری
باری بِپُرسَش که آن چه باشد؟

با حُسنِ رویَت اِحْسان کِه جویَد؟
خود پیشِ حُسنَت اِحْسان چه باشد؟

تو شیری و ما اَنْبانِ حیله
در پیشِ شیران اَنْبان چه باشد؟

بَردار پَرده از پیشِ دیده
کوریِّ شیطان شیطان چه باشد؟

بَسْ خَلْق هستند کَزْ دوست مَستَند
هرگز نَدانند که نان چه باشد
وزن: مستفعلن فع مستفعلن فع (متقارب مثمن اثلم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۶۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۶۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.