هوش مصنوعی: در این متن، داستان مرد دیوانه‌ای روایت می‌شود که به مرد مؤمنی می‌گوید امنیت واقعی در کعبه نیست، بلکه در رهایی از تعلقات دنیوی است. او با از دست دادن دستارش در راه کعبه، به این درک می‌رسد که امنیت حقیقی زمانی حاصل می‌شود که انسان از خودخواهی و تعلقات رها شود. متن با تأکید بر مفهوم عرفانی و روحانی امنیت و ایمنی پایان می‌یابد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد که معمولاً از سن 16 سالگی به بعد در افراد شکل می‌گیرد.

الحکایه و التمثیل

بدان دیوانه گفت آن مرد مؤمن
که هر کو شد بکعبه گشت ایمن

فراوان تن زد آن دیوانه در راه
که تا در مکه آمد پیش درگاه

هنوز از کعبه پای او بدر بود
که بربودند دستارش ز سر زود

یکی اعرابی را دید بی نور
که دستارش بتک می‌برد از دور

زفان بگشاد آن مجنون بگفتار
که اینک ایمنی آمد پدیدار

چو دستارم ز سر بردند بر در
میان خانه خود کی ماندم سر

نشان ایمنی بر سر پدیدست
بخانه چون روم بر در پدیدست

ولی جایی که صد سر گوی راهست
چه جای امن دستار و کلاه است

هزاران سر برین در ذره‌ای نیست
هزاران بحر اینجا قطره‌ای نیست

هزاران جان نثار افتد بر آن سر
که بربایند دستارش بر آن در

تو تا بیرون نیایی از سرو پوست
نیابی ایمنی بر درگه دوست

ز تو تاهست باقی یک سر موی
یقین می‌دان که نبود ایمنی روی

نشان امن این ره بی شک اینست
شب معراج واترک نفسک اینست

اگر پیدا شوی حیران بمانی
وگر پنهان شوی پنهان بمانی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:الحکایه و التمثیل
گوهر بعدی:الحکایه و التمثیل
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.