هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن گفت‌وگویی بین موسی (ع) و ابلیس روایت می‌شود. ابلیس از سجده نکردن به آدم دفاع می‌کند و بیان می‌دارد که این امر به خواست خدا بوده است. سپس موسی از او می‌پرسد که آیا هرگز به یاد خدا بوده است و ابلیس پاسخ می‌دهد که هرگز خدا را فراموش نکرده، هرچند از رحمت او دور افتاده است. در ادامه، شعر به هشدار درباره جادوگری و وسوسه‌های شیطانی می‌پردازد و اشاره می‌کند که جادوگری تنها باعث نابودی و دوری از سعادت ابدی می‌شود. در پایان، شاعر تأکید می‌کند که تنها راه رسیدن به کمال، دوری از جادو و پیروی از راه راست است.
رده سنی: 15+ متن دارای مفاهیم عرفانی و اخلاقی پیچیده است و درک کامل آن نیاز به شناخت قبلی از داستان‌های قرآنی و مفاهیم فلسفی دارد. همچنین، بحث درباره جادوگری و وسوسه‌های شیطانی ممکن است برای کودکان کم‌سن‌وسال نامناسب باشد.

(۱۳) حکایت موسی علیه السلام در کوه طور با ابلیس

شبی موسی مگر می‌رفت بر طور
به پیش او رسید ابلیس از دور

چنین گفت آن لعین را کای همه دم
چرا سجده نکردی پیش آدم

لعینش گفت ای مقبولِ حضرت
شدم بی‌علّتی مردودِ قدرت

اگر بودی بر آن سجده مرا راه
کلیمی بودمی همچون تو آنگاه

ولی چون حق تعالی این چنین خواست
چه کژ گویم نیامد این چنین راست

کلیمش گفت ای افتاده در بند
بود هرگز ترا یاد خداوند

لعینش گفت چون من مهربانی
فراموشش کند هرگز زمانی

که همچو نانک او را کینهٔ نیست
مرا مهرش درون سینهٔ نیست

بلعنت گرچه از درگاه دورست
ولی از قولِ موسی در حضورست

اگرچه کرد لعنت دلفروزش
ازان لعنت زیادت گشت سوزش

چو شیطان این چنین گرمست د رراه
تو چونی ای پسر در عشقِ دلخواه

اگر تو جادوئی می‌خواهی امروز
بلعنت شاد شو ورنه بیاموز

ببین تا چند گه هاروت و ماروت
بمانده سرنگون بی آب و بی قوت

در آن چاهند دل پر خون و محبوس
شده از روزگار خویش مأیوس

چو ایشانند اُستاد زمانه
شده در جادوئی هر دو یگانه

چو نتوانند کردن خویش آزاد
کسی زان علم هرگز کی شود شاد

اگر تو جادوئی داری جهانی
عصائی بس نهنگش در زمانی

چو چندان سِخر گم شد در عصائی
نگردد گم درو جز ناسزائی

ترا در سینه شیطانیست پیوست
که گردد ز آرزوی جادوئی مست

اگر شیطان تو گردد مسلمان
شود سحر تو فقه و کفر ایمان

ز اهل خلد گردی جاودانه
کند شیطان سجودت بی بهانه

بیان کردم کنون سحر حلالت
کزین سحرست جاویدان کمالت

چو گِرد این چنین سحری توان گشت
چنین باید شدن نه آنچنان گشت
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۲۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:(۱۲) حکایت شبلی رحمة الله علیه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.