هوش مصنوعی: این شعر از مولانا جلال‌الدین رومی، تغییرات و تحولات عمیق در طبیعت و روح انسان را توصیف می‌کند. شاعر از شکوفایی گل‌ها در زمستان، تغییرات در قلب انسان و آفرینش جهانی نو در جهانی کهنه سخن می‌گوید. همچنین، عشق و عرفان به عنوان نیروهای محرک این تحولات مطرح می‌شوند.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد.

غزل شمارهٔ ۳۷۶

امروز جُنونِ نو رَسیده‌ست
زَنجیرِ هزار دل کَشیده‌ست

امروز زِ کَندهایِ اَبلْوج
پَهلویِ جَوال‌ها دَریده‌ست

باز آن بَدَوی به هِجْده ای قَلْب
آن یوسُفِ حُسن را خَریده‌ست

جان‌ها همه شب به عِزّ و اِقْبال
در نرگس و یاسَمَن چَریده‌ست

تا لاجَرَم از بِگاهْ هر جان
چالاک و لَطیف و بَرجَهیده‌ست

امروز بنفشه زار و لاله
از سنگ و کُلوخْ بَردَمیده‌ست

بِشْکُفت درخت در زمستان
در بَهمنْ میوه‌ها پَزیده‌ست

گویی که خدایْ عالَمی نو
در عالَمِ کُهنه آفریده‌ست

ای عارفِ عاشقْ این غَزَل گو
کت عشق ز عاشقان گُزیده‌ست

بر چهره چون زَرِ تو گازی‌ست
آن سیمبَرَت مَگَر گَزیده‌ست؟

شاید که نَوازَد آن دلی را
کَانْدَر غَم او بَسی طَپیده‌ست

خاموش و تَفَرُّج چَمَن کُن
کاِمْروز نیابَتِ دو دیده‌ست
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۷۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۷۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.