هوش مصنوعی:
این متن شعری است که در آن شاعر از دوگانگیها و تضادهای درونی و بیرونی خود سخن میگوید. او از ناپایداری حالات روحی و احساسی خود میگوید و به دنبال آرامش و ثبات است. شاعر همچنین از عشق الهی و رهایی از محدودیتهای دنیوی سخن میگوید و به نوعی به عرفان و معنویت اشاره دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند تضادهای درونی و معنویت نیاز به تجربه و بلوغ فکری بیشتری دارند.
غزل شمارهٔ ۳۵۵
دَرین خانه کَژی ای دلْ، گَهی راست
بُرون رو هِیْ که خانه خانۀ ماست
چو بادیْ تو، گَهی گَرم و گَهی سرد
رو آنجا که نه گرما و نه سرماست
تو خواهی که مرا مَسْتور داری
مَنَم روز و همیشه روزْ رُسواست
تو میرابی که بر جو حُکْم داری
به جو اَنْدَر نگُنجَد جانْ که دریاست
تو پَرّ و بال داری، مُرغواری
به پَرّ و بالْ مَردان را چه پَرواست؟
نَجِس در جوی ما، آبِ زُلال است
مگس بر دوغِ ما، باز است و عَنْقاست
صَلا ای آفتابِ لامکانی
که ذَرّه ذَرّه از تابِش ثُریّاست
بِحَمْدِاللّهْ به عشقِ او بِجَستیم
ازین تَنگی که مِحْراب و چَلیپاست
دُهُل بَرگیر و در بازار میرو
نِدا میکُن که یوسُفْ خوبسیماست
دَریدم پَردۀ ناموس و سالوس
که جانِ منْ زِ جانِ خویش بَرخاست
بُرون رو هِیْ که خانه خانۀ ماست
چو بادیْ تو، گَهی گَرم و گَهی سرد
رو آنجا که نه گرما و نه سرماست
تو خواهی که مرا مَسْتور داری
مَنَم روز و همیشه روزْ رُسواست
تو میرابی که بر جو حُکْم داری
به جو اَنْدَر نگُنجَد جانْ که دریاست
تو پَرّ و بال داری، مُرغواری
به پَرّ و بالْ مَردان را چه پَرواست؟
نَجِس در جوی ما، آبِ زُلال است
مگس بر دوغِ ما، باز است و عَنْقاست
صَلا ای آفتابِ لامکانی
که ذَرّه ذَرّه از تابِش ثُریّاست
بِحَمْدِاللّهْ به عشقِ او بِجَستیم
ازین تَنگی که مِحْراب و چَلیپاست
دُهُل بَرگیر و در بازار میرو
نِدا میکُن که یوسُفْ خوبسیماست
دَریدم پَردۀ ناموس و سالوس
که جانِ منْ زِ جانِ خویش بَرخاست
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۵۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۵۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.