هوش مصنوعی:
در این شعر، شاعر از زیبایی گل و بلبل سخن میگوید و از عشق و شیدایی بلبلان نسبت به گل یاد میکند. او از غم هجران و لذت حضور سخن میگوید و بیان میکند که غم عشق برایش مایهی سرور است. شاعر همچنین به تفاوت بین لذتهای مادی و معنوی اشاره میکند و از شراب و موسیقی به عنوان نمادهایی از لذتهای معنوی یاد میکند. در نهایت، او به این نکته اشاره میکند که در هر تاریکی نوری وجود دارد و در هر هجرانی وصلی نهفته است.
رده سنی:
16+
این شعر حاوی مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به شراب و لذتهای معنوی نیاز به درک و تجربهی بیشتری دارد که معمولاً با افزایش سن همراه است.
غزل شمارهٔ ۲۵۴
دیگر ز شاخ سرو سهی بلبل صبور
گلبانگ زد که چشم بد از روی گل به دور
ای گل به شکر آن که تویی پادشاه حسن
با بلبلان بیدل شیدا مکن غرور
از دست غیبت تو شکایت نمیکنم
تا نیست غیبتی نبود لذت حضور
گر دیگران به عیش و طرب خرمند و شاد
ما را غم نگار بود مایه ی سرور
زاهد اگر به حور و قصور است امیدوار
ما را شراب خانه قصور است و یار حور
می خور به بانگ چنگ و مخور غصه ور کسی
گوید تو را که باده مخور گو هوالغفور
حافظ شکایت از غم هجران چه میکنی
در هجر وصل باشد و در ظلمت است نور
گلبانگ زد که چشم بد از روی گل به دور
ای گل به شکر آن که تویی پادشاه حسن
با بلبلان بیدل شیدا مکن غرور
از دست غیبت تو شکایت نمیکنم
تا نیست غیبتی نبود لذت حضور
گر دیگران به عیش و طرب خرمند و شاد
ما را غم نگار بود مایه ی سرور
زاهد اگر به حور و قصور است امیدوار
ما را شراب خانه قصور است و یار حور
می خور به بانگ چنگ و مخور غصه ور کسی
گوید تو را که باده مخور گو هوالغفور
حافظ شکایت از غم هجران چه میکنی
در هجر وصل باشد و در ظلمت است نور
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۵۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۵۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.