هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و غنایی، با استفاده از تصاویر طبیعی مانند گل، سنبل، و باد بهار، احساسات عمیق عاشقانه و درد فراق را بیان میکند. شاعر از زیباییهای طبیعت برای توصیف معشوق و رنجهای عشق استفاده کرده و در پایان به از دست دادن آبرو در راه عشق اشاره میکند.
رده سنی:
16+
متن شامل مضامین عاشقانه عمیق و گاهی دردناک است که درک آن برای مخاطبان جوانتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند 'خون ریختن' و 'از دست دادن آبرو' نیاز به بلوغ عاطفی دارد.
غزل شمارهٔ ۵۳۵
یار از جعد سمنسا مشک بر گل ریخته
یاسمن را باغبان بر پای سنبل ریخته
زا لطافت گشته عنب بیز و مشک افشان هوا
یا صباگرد از خم آن زلف و کاکل ریخته
تاب کاکل داده و افکنده سنبل را به تاب
چهره از خوی شسته و ابر به رخ گل ریخته
در میان شاهدان گل دگر باد بهار
کرده گل ریزی که خون از چشم بلبل ریخته
غافل است از دیدهٔ خون ریز شورانگیز من
آن که خونم را به شمشیر تغافل ریخته
خون گرم عاشقان گوئی ز خواریهای عشق
آب حمام است کان گل بیتامل ریخته
محتشم زاری کنان در پای سرو سر کشت
آبروی خویش از عین تنزل ریخته
یاسمن را باغبان بر پای سنبل ریخته
زا لطافت گشته عنب بیز و مشک افشان هوا
یا صباگرد از خم آن زلف و کاکل ریخته
تاب کاکل داده و افکنده سنبل را به تاب
چهره از خوی شسته و ابر به رخ گل ریخته
در میان شاهدان گل دگر باد بهار
کرده گل ریزی که خون از چشم بلبل ریخته
غافل است از دیدهٔ خون ریز شورانگیز من
آن که خونم را به شمشیر تغافل ریخته
خون گرم عاشقان گوئی ز خواریهای عشق
آب حمام است کان گل بیتامل ریخته
محتشم زاری کنان در پای سرو سر کشت
آبروی خویش از عین تنزل ریخته
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۳۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.