هوش مصنوعی: شاعر از عشق و رنج‌های ناشی از آن سخن می‌گوید. او از دوری از معشوق و ترس از افشای رازهایش می‌نالد، از غم و نازهای معشوق می‌گوید و بیان می‌کند که عشقش بی‌نیاز از نازهای اوست. همچنین، از رقیبان و آسیب‌های عشق شکایت دارد و در نهایت به زیبایی شعر و طبع شاعرانه اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و غم‌انگیز است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات عاطفی و روان‌شناختی موجود در شعر نیاز به بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۵۰۹

تائبم از می به دور نرگس غماز او
تا نگویم در سر مستی به مردم راز او

می‌شوم غمگین اگر سوی خود آوازم کند
زان که می‌ترسم رقیبی بشنود آواز او

با وجود آن که یک نازش به صد جان می‌خرم
کرده استغنای عشقم بی‌نیاز از ناز او

تیر او مرغیست دست آموز و مرغ روح ما
چون دل طفلان به پرواز است از پرواز او

هر کرا بینم که دم گرمست ازو ایمن نیم
زان که می‌ترسم به تقریبی شود دمساز او

ترک من شد مست و بر دوش رقیب انداخت دست
وه که شد ملک دلم ویران ز دست انداز او

هر کجا مطرب ز نظم محتشم خواند این غزل
آفرین کردند بر طبع سخن پرداز او
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۰۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.