هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از درد دوری از معشوق و رنجهای عاشقانه میگوید. او با بیان تصاویر شاعرانه مانند چشم پرخون، فرهاد و مجنون، و آتش سوزنده دل، احساسات عمیق خود را بیان میکند. همچنین به قدرت سخن و طبع موزون خود اشاره دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عاشقانه عمیق و استفاده از استعارههای پیچیده است که درک آن برای مخاطبان جوانتر ممکن است دشوار باشد. همچنین برخی از واژگان و مفاهیم مانند 'خون دل' و 'آتش سوزنده' نیاز به بلوغ فکری برای درک کامل دارند.
غزل شمارهٔ ۴۳۳
دور از تو بر روی بتان چون چشم پرخون افکنم
چشمی که بردارم ز تو بر دیگران چون افکنم
گردم زنم بر کوه و دشت از آب چشم و خون دل
گریان کنم فرهاد را آتش به مجنون افکنم
از سوز دل در آتشم ای سینه پیدا کن رهی
کین آتش سوزنده را از خامه بیرون افکنم
از احسن محتشم گوش فلک گردد گران
جائی که من طرح سخن از طبع موزون افکنم
چشمی که بردارم ز تو بر دیگران چون افکنم
گردم زنم بر کوه و دشت از آب چشم و خون دل
گریان کنم فرهاد را آتش به مجنون افکنم
از سوز دل در آتشم ای سینه پیدا کن رهی
کین آتش سوزنده را از خامه بیرون افکنم
از احسن محتشم گوش فلک گردد گران
جائی که من طرح سخن از طبع موزون افکنم
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۳۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۳۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.