هوش مصنوعی:
این متن بیانگر عشق عمیق و دردناک شاعر به معشوق است که در آن، شاعر از غم و بلای ناشی از این عشق سخن میگوید و اعلام میکند که حتی اگر این عشق به قیمت جانش تمام شود، باز هم از آن دست نمیکشد. او عشق را حقیقتی میداند که از مجاز به واقعیت تبدیل شده و در نهایت، عشق را راهی برای ترقی و اخلاص میخواند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از عبارات مانند 'قصد جان کردن' ممکن است برای کودکان نامناسب باشد.
مثنوی
ای غم تو مجاور دل من
وز زمانه غم تو حاصل من
تا دلم باد، مبتلای تو باد
دایما بستهٔ بلای تو باد
دیده را دیدن تو میباید
وگرم قصد جان کنی شاید
دل ما را فراغت از جان است
زندگانی ما به جانان است
عشق، روزی که درد من بفزود
شد حقیقتی اگر مجازی بود
در ترقی است کار ما در عشق
بلکه اخلاص شد ریا در عشق
وز زمانه غم تو حاصل من
تا دلم باد، مبتلای تو باد
دایما بستهٔ بلای تو باد
دیده را دیدن تو میباید
وگرم قصد جان کنی شاید
دل ما را فراغت از جان است
زندگانی ما به جانان است
عشق، روزی که درد من بفزود
شد حقیقتی اگر مجازی بود
در ترقی است کار ما در عشق
بلکه اخلاص شد ریا در عشق
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل
گوهر بعدی:حکایت
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.