هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه از خاقانی، زیبایی و جذابیت معشوق را توصیف می‌کند و تأثیر عشق او را بر جهان و عقل انسان‌ها بیان می‌دارد. شاعر از عشق و اشتیاق خود به معشوق سخن می‌گوید و تأکید می‌کند که بدون او، صبر و آرامش وجود ندارد.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عمیق عاشقانه و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

غزل شمارهٔ ۱۵۱

روی تو را در رکاب شمس و قمر می‌رود
لعل تو را در عنان شهد و شکر می‌رود

قافلهٔ عشق تو می‌رود اندر جهان
طائفهٔ عقل‌ها هم به اثر می‌رود

روی تو را در فروغ دید نشاید از آنک
ز آتش رخسار تو تاب بصر می‌رود

بی‌تو به بازار عشق سخت کساد است صبر
نقد روانتر در او خون جگر می‌رود

حاصل خاقانی است دفتر غمهای تو
زان چون قلم بر درت راه به سر می‌رود
وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۵۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۵۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.