هوش مصنوعی: این شعر به بیان درد و رنج ناشی از جدایی و غم عاشقانه می‌پردازد. شاعر از آتش درون و سختی‌های دلش می‌گوید و تأکید می‌کند که حتی یک لحظه هم نمی‌تواند از جدایی جانش بگذرد. همچنین، او از ظاهر بی‌غم معشوق شکایت دارد و از تأثیرات عمیق غم بر دلش سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن حاوی مضامین عاطفی عمیق و غم‌انگیز است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک یا مناسب نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند درد عشق و رنج‌های روحی نیاز به بلوغ عاطفی دارند.

شمارهٔ ۱۵

بِلْ شه دَمْ‌رِهْ مه دَمْ، بدنْ دارمه بی دَمْ
عیسیٰ دَمِهْ ته دَمْ، مَرْ بَکِشْ به شه دَمْ

آتشْ به منه سینه زینگاله (زینگال از) ته دَمْ
ویلهْ، دَمِهْ، تَنْ بوتَه‌یِ زَرگِرْ، هٰادِمه دَمْ

دوُنس وُومْ به جِدایی، دل خَرِه اَندی غَمْ
شه جان جِهْ جدائی نَکِرْدْووُم یکی دَمْ

مردمونْ تنها سِخِنْ کِنِنْ هزار چَمْ
تا که بنده‌رِهْ شه خٰاطِرِ هٰاکِنی کَمْ

نازکْ بَدِنْ وَرْ سخن‌گو هَسِّه آدَمْ
بِلُورِهْ تنه تنْ که ندارنه آدم

تنه هرورِ زلفْ بَکشی هزار چَمْ
کی مِجِهْ به ظاهِر که نِدارِهْ ته غَمْ؟

تابُونْ خُره ته دیمْ، که مره کَشِهْ دَمْ
گِلالِه وَرِقه، هرگه بَیِرِهْ شُونَمْ

شُوکه بی تُومه، غَمْ به دِلْ مه نَوّه کَمْ
ته غَمِهْ که مه دِلْ بَکَشی مُدامْ لَمْ
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.