هوش مصنوعی: شاعر در این اشعار از درد هجران و تشنگی عشق می‌نالد و از خداوند طلب رحمت می‌کند. او از شعله‌های درونی و تشنگی روح خود سخن می‌گوید و از نقاب‌های دنیوی و رشک و حسد اطرافیان شکایت دارد. در نهایت، به دنبال آرامش و رهایی از عذاب هجران است.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند عذاب هجران و تشنگی روح نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد.

شمارهٔ ۸۶

گر نقاب از رخ بگیری آفتابم می‌کشد
ور گذاری این چنین رشک نقابم می‌کشد

شعله‌ام وز تشنگی بی‌تاب ای پیر مغان
آتشی داری کرم فرما که آبم می‌کشد

بس که گلزار دلم از تشنگی شد شعله‌زار
غرقه دریایم و شوق سرابم می‌کشد

آرزوی دوزخم در آبش عصیان فکند
ای خدا رحمی که هجران عذابم می‌کشد

بر سر بازار رعنایی فصیحی روز و شب
خود فروشیهای ماه و آفتابم می‌کشد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.