هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از دردها و رنج‌های عاطفی خود می‌گوید. او خود را نسیمی می‌داند که با خس و خار همراه نیست، اما به گل‌ها نیز کاری ندارد. درد او چنان است که کسی حاضر به خرید آن نیست. با وجود داشتن نخل اندوه و گل‌های فراوان، هیچ گلی شاداب‌تر از چشمان اشکبارش نیست. شاعر از بی‌توجهی دیگران به دل بیمارش شکایت دارد و اشاره می‌کند که داغ لاله‌های نگهش او را فریفته است. او همچنین از عشق و آتش‌کده‌اش سخن می‌گوید و تأکید می‌کند که هیچ شعله‌ای شوخ‌تر از آه شرربارش نیست.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاطفی عمیق، درد و رنج عشق، و مفاهیم عرفانی است که درک آن‌ها برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات مانند 'آه شرربار' و 'دل بیمار' نیاز به بلوغ عاطفی دارد.

شمارهٔ ۵۲

آن نسیمم که سر و برگ خس و خارم نیست
خانه‌زاد چمنم لیک به گل کارم نیست

جنس دردم که درین رسته به جانم بخرند
چه کنم طالع نازی ز خریدارم نیست

نخل اندوهم و صد گونه گلم هست ولیک
گل شاداب‌تر از دیده ی خون بارم نیست

شربت وصل کند درد من افزون چه کنم
هیچ کس را خبری از دل بیمارم نیست

داغ لاله نگهم را به تماشا بفریفت
ورنه صلحی به هوای گل و گلزارم نیست

بس که نظاره پرستم نگه هر دو جهان
خرج یک روزه ی این چشم تلف کارم نیست

سیر آتشکده عشق فصیحی کردم
شعله‌ای شوخ‌تر از آه شرربارم نیست
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.