هوش مصنوعی:
در شهری که به دلیل سرمای شدید، کسی زراعت نمیکرد، مردی ترب کاشت و محصول خوبی برداشت. او مقداری از تربها را به شهریار تقدیم کرد و در ازای آن، بالشی زرین دریافت نمود. این اتفاق باعث شد رنج و سختی دهقان برطرف شود و او از حاصل کار خود شادمان گردد.
رده سنی:
8+
این متن دارای پیام اخلاقی سادهای درباره پاداش کار و تلاش است و با استفاده از داستانی تمثیلی و کوتاه، برای کودکان قابل درک میباشد. همچنین واژگان و ساختار آن برای این گروه سنی مناسب است.
شمارهٔ ۱۹۶ - از حکایات بخشش قاآن
به شهری کش از بس هوا بود سرد
ز سردی کس آنجا زراعت نکرد
ترب کاشت مردی و آمد ببار
از آن دسته ای برد زی شهریار
بهر برگ و هر بیخ قاآن راد
یکی بالش زر بدان پیر داد
ز دهقان بری گشت رنج و کرب
شد از حاصل آن ترب در طرب
ز سردی کس آنجا زراعت نکرد
ترب کاشت مردی و آمد ببار
از آن دسته ای برد زی شهریار
بهر برگ و هر بیخ قاآن راد
یکی بالش زر بدان پیر داد
ز دهقان بری گشت رنج و کرب
شد از حاصل آن ترب در طرب
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۵ - ماده تاریخ میرزا علی اکبرخان پسر میرزاعلی قائم مقام در ۲۶ صفر ۱۳۲۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹۷ - سال اشغال ۱۳۳۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.