هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر از عشق و دلدادگی به معشوق سخن می‌گوید. او از زیبایی‌های معشوق مانند لب، مو و نگاهش تعریف می‌کند و از درد و آرزوی عشق خود می‌گوید. شاعر همچنین از قدرت و تسلط معشوق بر دلش صحبت می‌کند و از او درخواست بوسه‌ای بی‌جگر می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده در شعر نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد که معمولاً در سنین بالاتر وجود دارد.

غزل شمارهٔ ۷۶۴

ای لبت ختم کرده دلبندی
بنده بودن تو را خداوندی

آفتاب سپهر رویت را
بر گرفته ز ره به فرزندی

دیده‌ام آب زندگانی تو
من بمیرم ز آرزومندی

در غم آب زندگانی تو
گر بمیرم به درد نپسندی

تا به زلفت دراز کردم دست
همچو زلفت به پای افکندی

چون به زلف تو دست بگشادیم
چون به موییم در فروبندی

قلعهٔ آسمان به یک سر موی
بگشایی به حکم دلبندی

عاشقان چون سپر بیفکندند
زره زلف چند پیوندی

چون کرشمه کنی به نرگس مست
گم شود عقل را خردمندی

تا به آزادی آمدی در کار
سرو را بن ز بیخ بر کندی

بوسه‌ای بی جگر بده آخر
چند عطار را جگر بندی
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۶۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۶۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.