هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که در آن شاعر به توصیف عشق و جذابیت معشوق می‌پردازد. او از زیبایی و لطف معشوق سخن می‌گوید و تأثیرات عمیق این عشق را بر جهان و وجود خود بیان می‌کند. شاعر همچنین به قدرت و عظمت معشوق اشاره می‌کند و از حیرت و شگفتی‌هایی که این عشق در او ایجاد کرده است، سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از زبان شعری و استعاره‌های پیچیده ممکن است برای خوانندگان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۷۳۱

ای روی تو زهر سو رویی دگر نموده
لطف تو از کفی گل گنجی گهر نموده

دریای در عشقت در اصل لطف پاک است
اما نخست هیبت چندین خطر نموده

در قرن‌ها فلک‌ها در راه تو شب و روز
از سر به پای رفته وز پای سر نموده

طاوس چرخ پیشت پروانه‌وار رفته
وز نور شمع رویت بی بال و پر نموده

از درگه تو نوری بر جان و دل فتاده
وز دل به چشم رفته نور بصر نموده

تو آمده به قدرت و قدرت به فعل پیدا
فعلت به گشت گشته چندین صور نموده

ناگه به دست قدرت بنموده یک اشارت
این یک اشارت تو چندین اثر نموده

چون در دو کون کس را چشم یگانگی نیست
زان صد هزار حیرت اندر نظر نموده

عطار کز جهانش جانی است عاشق تو
از بحر سینه هر دم دری دگر نموده
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۳۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۳۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.