هوش مصنوعی:
این شعر به زیبایی و جذابیت معشوق و تأثیرات عمیق آن بر شاعر میپردازد. شاعر از زیباییهای ظاهری معشوق مانند موهای سیاه و صورت ماهگونهاش سخن میگوید و بیان میکند که این زیباییها چنان تأثیری بر او گذاشتهاند که گویی هر لحظه قلب جدیدی از او ربوده میشود. همچنین، شاعر از احساسات عمیق و عشق بیپایان خود به معشوق سخن میگوید و تأکید میکند که هیچ رنگی با زیبایی معشوق برابری نمیکند.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیهات پیچیده ممکن است نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی داشته باشد تا به درستی درک شود.
غزل شمارهٔ ۱۷۹
خطی کان سرو بالا میدرآرد
برای کشتن ما میدرآرد
به زیبایی گل سرخش به انصاف
خطی سرسبز زیبا میدرآرد
بگرد روی همچون ماه گویی
هلالی عنبرآسا میدرآرد
پری رویا کنون منشور حسنت
ز خط سبز طغرا میدرآرد
ازین پس با تو رنگم در نگیرد
که لعلت رنگ مینا میدرآرد
هر آن رنگی که پنهان میسرشتی
کنون روی تو پیدا میدرآرد
هر آن کشتی که من بر خشک راندم
کنون چشمم به دریا میدرآرد
به ترکی هندوی زلف تو هر دم
دلی دیگر ز یغما میدرآرد
سر زلفت که جان ها دخل دارد
چنین دخلی به تنها میدرآرد
ولی بر پشتی روی چو ماهت
بسا کس را که از پا میدرآرد
فرید از دست زلفت کی برد سر
که زلفت سر به غوغا میدرآرد
برای کشتن ما میدرآرد
به زیبایی گل سرخش به انصاف
خطی سرسبز زیبا میدرآرد
بگرد روی همچون ماه گویی
هلالی عنبرآسا میدرآرد
پری رویا کنون منشور حسنت
ز خط سبز طغرا میدرآرد
ازین پس با تو رنگم در نگیرد
که لعلت رنگ مینا میدرآرد
هر آن رنگی که پنهان میسرشتی
کنون روی تو پیدا میدرآرد
هر آن کشتی که من بر خشک راندم
کنون چشمم به دریا میدرآرد
به ترکی هندوی زلف تو هر دم
دلی دیگر ز یغما میدرآرد
سر زلفت که جان ها دخل دارد
چنین دخلی به تنها میدرآرد
ولی بر پشتی روی چو ماهت
بسا کس را که از پا میدرآرد
فرید از دست زلفت کی برد سر
که زلفت سر به غوغا میدرآرد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۷۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۸۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.