هوش مصنوعی:
متن نامهای از یک شاه ایرانی (احتمالاً خسرو) به مانوش، سالار روم است. در این نامه، شاه از پیروزیهای خود بر دشمنان، به ویژه تازیان و بتپرستان، سخن میگوید و از خداوند سپاسگزاری میکند. او همچنین از مانوش میخواهد که به نزد او بیاید و هشدار میدهد که در صورت عدم اطاعت، عواقب بدی در انتظار او خواهد بود. در پایان، نامه با مهر شاه تأیید و توسط یک فرستاده به سرعت به مقصد ارسال میشود.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم پیچیده تاریخی و سیاسی است و ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به جنگ و خشونت در متن وجود دارد که برای گروههای سنی پایین مناسب نیست.
بخش ۱۱ - نامه نوشتن کوش به سوی مانوش
به مانوش پس نامه فرمود کی
نبیسنده برداشت باریک نی
سرنامه از شاه گردان و کین
سر تازیان شاه ایران زمین
نیا، خسرو گرد گیتی گشای
نداردْش کوه گران پیش پای
به نزدیک مانوش سالار روم
سر مرزبانان آن مرز و بوم
سپاس از خداوند کیوان و هور
که او داد فیروزی و فرّ و زور
بدان تا بدان را ز بن برکنیم
تن بت پرستان به خاک افگنیم
بتان را همه زیر پای آوریم
ره پاک یزدان بجای آوریم
چو کار سیاهان سرآمد کنون
ز نوبی و زنگی براندیم خون
جهان از بداندیش خود بستدیم
همان تازیان را بهم برزدیم
همانا چنان است از اختر پدید
که از رومیان کینه باید کشید
کنون آگهت کردم از کار خویش
تو را بد رسد گر نیایی به پیش
چو در نامه کوتاه شد داوری
بر آن نامه خسرو زد انگشتری
فرستاده ای مهربان برگزید
که دانست گفتار رومی شنید
نوند شتابان به هامون و کوه
برفت و نیامد ز رفتن ستوه
نبیسنده برداشت باریک نی
سرنامه از شاه گردان و کین
سر تازیان شاه ایران زمین
نیا، خسرو گرد گیتی گشای
نداردْش کوه گران پیش پای
به نزدیک مانوش سالار روم
سر مرزبانان آن مرز و بوم
سپاس از خداوند کیوان و هور
که او داد فیروزی و فرّ و زور
بدان تا بدان را ز بن برکنیم
تن بت پرستان به خاک افگنیم
بتان را همه زیر پای آوریم
ره پاک یزدان بجای آوریم
چو کار سیاهان سرآمد کنون
ز نوبی و زنگی براندیم خون
جهان از بداندیش خود بستدیم
همان تازیان را بهم برزدیم
همانا چنان است از اختر پدید
که از رومیان کینه باید کشید
کنون آگهت کردم از کار خویش
تو را بد رسد گر نیایی به پیش
چو در نامه کوتاه شد داوری
بر آن نامه خسرو زد انگشتری
فرستاده ای مهربان برگزید
که دانست گفتار رومی شنید
نوند شتابان به هامون و کوه
برفت و نیامد ز رفتن ستوه
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بخش ۱۰ - نیرنگ کوش با رومیان
گوهر بعدی:بخش ۱۲ - رسیدن نامه ی کوش به مانوش و فرستادن نامه به سوی کوش
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.