هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از غم و عشق خود میگوید و بیان میکند که عشق او به اندازهای بزرگ است که نمیتواند آن را توصیف کند. او از این که مانند دیگران برای شهرت و آوازه عشق نمیورزد، دفاع میکند و از درد فراق و ناتوانی در بیان احساساتش مینالد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربهی احساسی بیشتری نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۱۱۲۵
چند نالم ز غم و شهر پر آوازه کنم
چون سگان ریش کهن را بزبان تازه کنم
شوقم اندازه حسن تو ندارد ایمه
کی توانم که نظر بر تو به اندازه کنم
چشم بستم ز تو و عشق نه آنست که من
تکیه بر ملک دل از بستن دروازه کنم
گر تو ای تازه خط از زلف نبخشی تاری
نسخه جان پریشان بچه شیرازه کنم
اهلی از عشق چو بلبل نکنم ناله که من
عشقبازی نه پی شهرت و آوازه کنم
چون سگان ریش کهن را بزبان تازه کنم
شوقم اندازه حسن تو ندارد ایمه
کی توانم که نظر بر تو به اندازه کنم
چشم بستم ز تو و عشق نه آنست که من
تکیه بر ملک دل از بستن دروازه کنم
گر تو ای تازه خط از زلف نبخشی تاری
نسخه جان پریشان بچه شیرازه کنم
اهلی از عشق چو بلبل نکنم ناله که من
عشقبازی نه پی شهرت و آوازه کنم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۲۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۲۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.