هوش مصنوعی:
این شعر بیانگر درد و رنج عاشقانه است که شاعر از سوز دل و اشکهایش میگوید و از آزارهای معشوق شکایت میکند. او از داشتن غم و اندوه درونش سخن میگوید و از معشوق میخواهد که به او آسیب نرساند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانهی عمیق و احساسات سنگین است که درک آن برای مخاطبان جوانتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، بیان درد و رنج عاطفی نیاز به سطحی از بلوغ ذهنی دارد.
شمارهٔ ۱۰۶۵
حدیث سوز دل چونشمع از آنمعنی گران دارم
که نبود زهره گفتن گر از لب بر زبان آرم
کیم آتش نشاند دیده زان اشکی که میریزم
که آن آتش که جان سوزد درون استخوان دارم
ز شوخی میکنی آزار دلهای حزین و من
به یارب شب از گزندت در امان دارم
مکش بر من کمان کز کوی من بگذر بناکامی
حذر کن زانکه منهم تیر آهی در کمان دارم
مرا در کنج محنت سر بزانو ماندن ای اهلی
بدانمعنی دلیل آمد که جانی سر گران دارم
که نبود زهره گفتن گر از لب بر زبان آرم
کیم آتش نشاند دیده زان اشکی که میریزم
که آن آتش که جان سوزد درون استخوان دارم
ز شوخی میکنی آزار دلهای حزین و من
به یارب شب از گزندت در امان دارم
مکش بر من کمان کز کوی من بگذر بناکامی
حذر کن زانکه منهم تیر آهی در کمان دارم
مرا در کنج محنت سر بزانو ماندن ای اهلی
بدانمعنی دلیل آمد که جانی سر گران دارم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۶۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۶۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.