44
ما بادهکشانیم که بی مِی همه مستیم
سرمستِ سیهمست که بس جام شکستیم
المنة لِلَّه که در این خانهء مستی
از جرعهء ساقیّ ِ ازل بادهپرستیم
دیوانهوشانیم در این دیر گنهخیز
با اینهمه مستانه از آن جام ِ الستیم
خُمهای جنون را همه جانانه گشودیم
ساغر زده مستانه درِ میکده بستیم
بیگانه ز تزویرپرستان زمانیم
ما صحبت اغیار به اخیار گسستیم
آن خال سیه در پس آن زلف چنان دام
از عرش برین دیده و بر فرش نشستیم
از زاهد و شیخان زمان رشته بریدیم
تا دل به سر زلف گرهگیر ببستیم
نی طالب جاهیم در این مدفن شاهان
ما حلقهبگوش درِ این میکده هستیم
افسوس که در گنجهء اسلام شعاران
شاهانه #غریبیم و جهودانه شکستیم
ما بادهکشانیم که بی مِی همه مستیم
سرمستِ سیهمست که بس جام شکستیم
المنة لِلَّه که در این خانهء مستی
از جرعهء ساقیّ ِ ازل بادهپرستیم
دیوانهوشانیم در این دیر گنهخیز
با اینهمه مستانه از آن جام ِ الستیم
خُمهای جنون را همه جانانه گشودیم
ساغر زده مستانه درِ میکده بستیم
بیگانه ز تزویرپرستان زمانیم
ما صحبت اغیار به اخیار گسستیم
آن خال سیه در پس آن زلف چنان دام
از عرش برین دیده و بر فرش نشستیم
از زاهد و شیخان زمان رشته بریدیم
تا دل به سر زلف گرهگیر ببستیم
نی طالب جاهیم در این مدفن شاهان
ما حلقهبگوش درِ این میکده هستیم
افسوس که در گنجهء اسلام شعاران
شاهانه #غریبیم و جهودانه شکستیم
تاکنون نوشته ای در این مجموعه ثبت نشده است.