عبارات مورد جستجو در ۳۷۸۶۴ گوهر پیدا شد:
واعظ قزوینی : ابیات پراکنده
شمارهٔ ۱۹۰
روزگاری که منش سر بقدم میسودم
زلف او در عدم آباد کمر میگردید
واعظ قزوینی : ابیات پراکنده
شمارهٔ ۲۱۰
شبی بر ما اسیران بگذرد بی روی چون ماهش
که از چشم سفید عاشقان باشد سحر گاهش
واعظ قزوینی : ابیات پراکنده
شمارهٔ ۲۱۱
ز آتشپاره خود گرمیی تا وا کشم، هردم
چو اشک شمع در هر گام میگیرم سر راهش
واعظ قزوینی : ابیات پراکنده
شمارهٔ ۲۱۶
یاد آن روز که چشم نگران دانستم
آه سرد و مژه اشک فشان دانستم
واعظ قزوینی : ابیات پراکنده
شمارهٔ ۲۱۸
دهد جدایی یاران رفته بر بادم
اگر نه یاد سخنشان رسد بفریادم
واعظ قزوینی : ابیات پراکنده
شمارهٔ ۲۲۰
دوید چشم، ز بس حسرت نگاه کشیدم
رسید مشق جنون، بسکه مد آه کشیدم
واعظ قزوینی : ابیات پراکنده
شمارهٔ ۲۲۲
شعله بیرون نتواند شدن از جاده شمع
من دل از قامت رعنای تو چون بردارم؟!
واعظ قزوینی : ابیات پراکنده
شمارهٔ ۲۲۳
بیاد طره اش، از آه خود دودی بسر دارم
بجای زلف او، زنجیر اشکی در نظر دارم
واعظ قزوینی : ابیات پراکنده
شمارهٔ ۲۲۵
ضعیف و ناتوان کرده است از بس دوری یارم
چو مغز استخوان در نی بماند تا ناله زارم
واعظ قزوینی : ابیات پراکنده
شمارهٔ ۲۲۸
پا بسته جهانی، دلخوش که سالکم من
پایت چو سرو در گل، خرم که من روانم!
واعظ قزوینی : ابیات پراکنده
شمارهٔ ۲۳۵
گر بیاد شعله خوی تو افغان سرکنیم
هر کجا چون شعله بنشینیم، خاکستر کنیم
واعظ قزوینی : ابیات پراکنده
شمارهٔ ۲۴۶
ای آنکه محو خویش در آیینه گشته یی
ما هم نییم بیتو، بما هم نگاه کن
واعظ قزوینی : ابیات پراکنده
شمارهٔ ۲۴۹
تا نگردد کشته تیغش پس از من دیگری
گرمی خونم گرفت آب از دم شمشیر او
واعظ قزوینی : ابیات پراکنده
شمارهٔ ۲۵۱
برد از من تاب، تاب سنبل گیسوی او
طاقتم شد طاق، از طاق خم ابروی او!
واعظ قزوینی : ابیات پراکنده
شمارهٔ ۲۵۲
بر نمیدارد شکن، دست از سر گیسوی او
بر نمیگیرد عرق، چشم از رخ نیکوی او
واعظ قزوینی : ابیات پراکنده
شمارهٔ ۲۵۳
صفحه هر برگ این گلشن بود رویی به تو
جنبش هر نو نهال ایمای ابرویی به تو
واعظ قزوینی : ابیات پراکنده
شمارهٔ ۲۵۴
منعم بیا جهان را قسمت کنیم باهم
خرجی زمال از ما، دخلش تمام از تو
واعظ قزوینی : ابیات پراکنده
شمارهٔ ۲۵۶
تو زمن یک جان گرفتی، من ز تو چندین نگاه
هر کجا از خویشتن میگویی، از ما هم بگو!
واعظ قزوینی : ابیات پراکنده
شمارهٔ ۲۶۵
در دیده غبارم ز چه ره یافته، دانی؟
نور نگاه میکندت خانه روشنی
واعظ قزوینی : ابیات پراکنده
شمارهٔ ۲۶۷
هجوم خط مشکین نیست بر سیب زنخدانش
همانا کاروانی کرده منزل بر سر چاهی!