عبارات مورد جستجو در ۳۷۸۶۴ گوهر پیدا شد:
نشاط اصفهانی : قطعات
شمارهٔ ۱۵
نشاط اصفهانی : قطعات
شمارهٔ ۱۶
نشاط اصفهانی : قطعات
شمارهٔ ۱۷
نشاط اصفهانی : قطعات
شمارهٔ ۱۸
نشاط اصفهانی : قطعات
شمارهٔ ۲۱
نشاط اصفهانی : قطعات
شمارهٔ ۲۲
نشاط اصفهانی : قطعات
شمارهٔ ۲۳ - برخاستی و کناره کردی
نشاط اصفهانی : غزلیات بازمانده
دیوانه ای کمتر
نشاط اصفهانی : غزلیات بازمانده
دل بدام زلف مشکین است باز
نشاط اصفهانی : غزلیات بازمانده
بار غم بر دل و دل بر سر زلفش ترسم
بار غم بر دل و دل بر سر زلفش ترسم
که گرانی کند و بگسلد این رشته زهم
ای نسیم سحر آهسته بر آن زلف گذر
که زگستاخی تو سلسله ها خورد بهم
گر توانی رخش ای شام بپوشان در زلف
ورنه با طلعت او شب نشود در عالم
باز وسواس خرد راه بدل جست ای عشق
قدمی جانب ما غمزدگان نه ز کرم
تو نشینی و نشان باز نماند زانده
تو خرامی و اثر باز نماند از غم
دست بگشای و ببین دل پی دل بر سروت
پای بگذار و ببین جان پی جان زیر قدم
تو و آن ناز که بر جور فزایی ز نیاز
من و آن عجز که بر مهر فزایم ز ستم
ای که یک لحظه غمینت نتوانم دیدن
از چه یا رب نپسندی تو مرا جز باغم
با خیال تو بهر لحظه خیالیست مرا
او همی لیس و لا گوید و من کان نعم
چه غم انگیز نشاطی تو برون روز ز بساط
تا رسد گنجی بی رنج و نشاطی بی غم
که گرانی کند و بگسلد این رشته زهم
ای نسیم سحر آهسته بر آن زلف گذر
که زگستاخی تو سلسله ها خورد بهم
گر توانی رخش ای شام بپوشان در زلف
ورنه با طلعت او شب نشود در عالم
باز وسواس خرد راه بدل جست ای عشق
قدمی جانب ما غمزدگان نه ز کرم
تو نشینی و نشان باز نماند زانده
تو خرامی و اثر باز نماند از غم
دست بگشای و ببین دل پی دل بر سروت
پای بگذار و ببین جان پی جان زیر قدم
تو و آن ناز که بر جور فزایی ز نیاز
من و آن عجز که بر مهر فزایم ز ستم
ای که یک لحظه غمینت نتوانم دیدن
از چه یا رب نپسندی تو مرا جز باغم
با خیال تو بهر لحظه خیالیست مرا
او همی لیس و لا گوید و من کان نعم
چه غم انگیز نشاطی تو برون روز ز بساط
تا رسد گنجی بی رنج و نشاطی بی غم
نشاط اصفهانی : غزلیات بازمانده
ابن همان دشت و من خسته همان نخجیرم
نشاط اصفهانی : مفردات
شمارهٔ ۵
نشاط اصفهانی : مفردات
شمارهٔ ۶
نشاط اصفهانی : مفردات
شمارهٔ ۹
نشاط اصفهانی : مفردات
شمارهٔ ۱۱
نشاط اصفهانی : مفردات
شمارهٔ ۱۷
نشاط اصفهانی : مفردات
شمارهٔ ۱۸
نشاط اصفهانی : مفردات
شمارهٔ ۲۶
نشاط اصفهانی : مفردات
شمارهٔ ۲۹
طغرل احراری : غزلیات
شمارهٔ ۱
غم تو تا نفس باقیست با من هر نفس بادا
به جز روی گلت دیگر به چشمم خار و خس بادا!
خیالم در شب زلفت رود ناگه به عیاری
به شهرستان حسنت نرگس مستت عسس بادا!
چو فرزین مهره عشق تو را هر کس، که کج بازد
اگر شهرخ بود صد فیل او زیر فرس بادا!
به راه عشق بندد ساربان شوق من محمل
قماش ناله دل ناقه او را جرس بادا!
فلک روزی مبادا سازد از بند غم آزادم
کمند حلقه زلف تو آن دم دادرس بادا!
اگر خورشید در پیشت زند لاف از دم خوبی
به گوش مرغ عنقا همچو آواز مگس بادا!
ز باغ نظم طغرل جز گل مدح تو گل چیند
جزای او به صد خواری چو بلبل در قفس بادا!
به جز روی گلت دیگر به چشمم خار و خس بادا!
خیالم در شب زلفت رود ناگه به عیاری
به شهرستان حسنت نرگس مستت عسس بادا!
چو فرزین مهره عشق تو را هر کس، که کج بازد
اگر شهرخ بود صد فیل او زیر فرس بادا!
به راه عشق بندد ساربان شوق من محمل
قماش ناله دل ناقه او را جرس بادا!
فلک روزی مبادا سازد از بند غم آزادم
کمند حلقه زلف تو آن دم دادرس بادا!
اگر خورشید در پیشت زند لاف از دم خوبی
به گوش مرغ عنقا همچو آواز مگس بادا!
ز باغ نظم طغرل جز گل مدح تو گل چیند
جزای او به صد خواری چو بلبل در قفس بادا!